رویای بیمار در جریان روانکاوی راهی به سوی ناهوشیار
بر اساس تجربه بالینی هر روانکاو یا دکتر روانشناس بالینی که درمان روانپویشی انجام می دهد ،رویا می تواند دریچه ای باشد ،برای ورود به ناهوشیار و فانتزی های آن،
در دنیای درمان هیچ چیز اسرار آمیز تر از رویای بیمار نیست،یا لااقل من درمانگر این متن این طور فکر می کنم ،که میتوان با دقت در عتاصر رویا به بسیاری از ناگفته های بیمار پی برد .
عقده ها و تعارض ها ،همگی وقتی در تلاشند به سطح هوشیاری بیایند ،ناخوآگاه تبدیل و تغییر وضعیت می دهند ،تا از مسیر راز آلود ناهوشیار و سد های دفاعی و به عبارتی ایست و بازرسی های موجود در خروج ناهوشیار عبور کنند
می دانیم مکانیسم های دفاعی ناهوشیار تا فریب نخورند ،ناگفته های بیمار رنجور ما را اجازه خروج نمی دهند ،بنابراین هم در ورود به ناهوشیار ما نیاز به فریب داریم مثل انجام عمل هیپنوتیزم و هم در خروج از ناهوشیار ما نیاز به فریب داریم مثل رویا دیدن بیمار ،
البته این حالت زمانی است که روانکاو خیلی تلاش در تحلیل و سپس شکستن مکانیسم های دفاعی بیمار به خرج نمی دهد.
این نوعی تماشا و سپس جمع آوری اطلاعات از بیمار به توسط رویای بیمار می باشد .
اما وقتی روانکاو سعی در عبور از مکانیسم های دفاعی بیمار می کند ،اینجا روانشناس بالینی ما پویایی بیشتری دارد و به تبع آن تلاش بیشتری نیز انجام می دهد.
زبان ناهوشیار یک زبان بدوی و ابتدای است ،مثل همان انسان های نخستین ،به نظر می رسد مغر تکامل نایافته بشری ،همان مغز پیشین و تاریخی انسان بیشتر به صورت تصویری قادر بود مطالب را انتقال دهد.
دقیقا مثل نقاشی های انسان های نخستین و بدوی در غارها و سنگ های قدیم ،انسان نخستین با مغز ابتدایی که احتمال ساقه مغز و مغز میانی می توانست باشد به این مرحله از رشد رسیده بود .
اما انسان امروز دارای بخش قشر خاکستری است که قادر است فپیچیده ترین کلمات و جملات و ترکیب ها را بکار ببردفو احتمالا در رویا صدایی نیست و همه چیز را ما بصورت تصویری ادراک می کنیم و به نوعی یک دیالوگ بدوی و خطی ساده است .
بنابراین به قول اریک فروم روانکاو آلمانی ،رویا زبان از یاد رفته بشری است ،و روانکاو یا روانشناس بالینی مسلط به درمان روانپویشی باید عناصر و اجزای رویا و سپس معنای همان اجزا بکار برده شده در رویا را بفهمید و زبان از یاد رفته را بفهمد و برای بیمار خودش تفسیر کند.
گاهی رویای بیمار ما آرزو ها و فانتزی های بیمار است ،گاهی افکار اتوماتیک جنسی و خیانت و گاهی ناشی افسردگی ها و رویاهای مربوط به محتوای ذهن ناهوشیار پر از درد جانکاه افسردگی استفگاهی محتوی وسواس فکری و عملی بیمار ماست فو گاهی هم محتوی رویا می تواند از حملات پانیک باشد